خانه پتویی
چند وقتی بود که با بالش برای خودت خونه درست میکردی و ما رو هم مهمون میکردی. و با هم بازی میکردیم. یه روز گفتی مامان شما میتونی یه خونه قشنگتر برای من درست کنی. من هم با پتو و روبان و پونز دست به کار شدم و وسط هال برات یه خونه درست کردم. که حسابی نظرت رو گرفته بود و چند روزی تزئین خونه ما شده بود. تو خونه تو باید صبحانه میخوردیم، نهار میخوردیم و ... خلاصه تقریبا در طول روز همه کارها تو خونه تو انجام میشد. از اینکه انقدر خوشحال بودی واقعا لذت میبردم. ...
نویسنده :
مامان ازه
19:44